
زماني كه مصدق با صداقت، پايمردي واراده ي كم نظيرش نفتمان را ملي كرد لابد نميدانست كه نفت ملي صداقت اخلاقي ومسئوليت كاري را در مملكت عزيزش ريشه كن خواهد كرد
حالا ديگر مملكت ما نفت دارد و بودجه ي سالانه اي كه به هر وزارتخانه تعلق ميگيرد كاري به ميزان كارامدي خدمات ندارد كلن اداره هاي دولتي با تمام مدير و ناظم و دفتر و دستكشان هم ديگر نيازي به درآمد واقعي حاصل از كار اداره ي خود ندارند و فقط نمايش گول زنكي از آنچه قرار بوده حاصلي باشد از كار مجموعه اي، كافيست براي كسب درآمد. كل اداره از كارمند جزء و كل و رئيس و مرئوس كافيست كه ساعت بزنند و دور خودشان بچرخند و اداي كار كردن دربياورند. اصلن كار كردن در اداره جات دولتي بريز و بپاش مييطلبد وگرنه چطور ميتوان خود را نشان داد وقتي رقابت كارياي در ميان نيست؟
ولي كاش ماجرا همينجا ختم به خير ميشد كه نميشود!بدبختي اينجاست كه پول دست دولت است و اداره هاي خصوصي هم كه اكثرن هر كدام به نحوي ارتباط كاري دارند با همين وزارتخانه ها كه پول مفت دارند و به اين ترتيب يكهو كالاي ايراني بي كيفيت ميشود و مديريت ايراني بي مسئوليت و خدمات ايراني غير قابل اعتماد و نيروي انساني ايراني تنبل و انرژي ايراني هم كه مفت!
تازه از اينجا بدبختي تازه آغاز ميشود! چراكه چنان تعداد افراد مفتخور سر به فلك گذاشته كه اخلاق كاري آنها كم كم تبديل به ارزش شده و جز آن اصلن غلط است! آنها كه مفت نميخورند هم باورشان شده كه كار كردن همان است كه آن ديگريها ميكنند! خنده دار اينجاست كه اين يكيها بي آنكه مفتي هم به چنگشان برسد بيكارگي پيشه ميكنند! من كه فكر ميكنم اصلن نفت هم كه تمام شود باز هم مردم ما باورشان نخواهد شد كه جور ديگري هم ميشود كار كرد.
اين اپيدمي مفتخوارگي تيشه به ريشه مان زده ناجور ! حتا اگر تصميم بگيريم كه واقعن كاري كنيم شروع ميكنيم به بيل زدن فكر ميكنيم ميشود ساعتها بيل زد و حتمن حاصلي خواهد داشت!! زيرا در كتاب علوم خواندهايم كه طبق قانون بقاي انرژي مقدار ماده و انرژي در جهان ثابت است!
مارگوت بيگل گفته بود سكوت سرشار از ناگفته هاست ولي من باورم نشده بود چون به سكوت كلن عادت نداشته وندارم چه رسد به سكوت مصلحتي! كه ناگفته هايش در دلت وول ميزنند دائم و در خواب و بيداري ول كن نيستند
اما حالا همين قدر بگم كه مير حسين جان! عزيزم! ستادت را درياب تروخدا اشكمونو در نيار
پوففففف... آخيييشش
حالا ديگر مملكت ما نفت دارد و بودجه ي سالانه اي كه به هر وزارتخانه تعلق ميگيرد كاري به ميزان كارامدي خدمات ندارد كلن اداره هاي دولتي با تمام مدير و ناظم و دفتر و دستكشان هم ديگر نيازي به درآمد واقعي حاصل از كار اداره ي خود ندارند و فقط نمايش گول زنكي از آنچه قرار بوده حاصلي باشد از كار مجموعه اي، كافيست براي كسب درآمد. كل اداره از كارمند جزء و كل و رئيس و مرئوس كافيست كه ساعت بزنند و دور خودشان بچرخند و اداي كار كردن دربياورند. اصلن كار كردن در اداره جات دولتي بريز و بپاش مييطلبد وگرنه چطور ميتوان خود را نشان داد وقتي رقابت كارياي در ميان نيست؟
ولي كاش ماجرا همينجا ختم به خير ميشد كه نميشود!بدبختي اينجاست كه پول دست دولت است و اداره هاي خصوصي هم كه اكثرن هر كدام به نحوي ارتباط كاري دارند با همين وزارتخانه ها كه پول مفت دارند و به اين ترتيب يكهو كالاي ايراني بي كيفيت ميشود و مديريت ايراني بي مسئوليت و خدمات ايراني غير قابل اعتماد و نيروي انساني ايراني تنبل و انرژي ايراني هم كه مفت!
تازه از اينجا بدبختي تازه آغاز ميشود! چراكه چنان تعداد افراد مفتخور سر به فلك گذاشته كه اخلاق كاري آنها كم كم تبديل به ارزش شده و جز آن اصلن غلط است! آنها كه مفت نميخورند هم باورشان شده كه كار كردن همان است كه آن ديگريها ميكنند! خنده دار اينجاست كه اين يكيها بي آنكه مفتي هم به چنگشان برسد بيكارگي پيشه ميكنند! من كه فكر ميكنم اصلن نفت هم كه تمام شود باز هم مردم ما باورشان نخواهد شد كه جور ديگري هم ميشود كار كرد.
اين اپيدمي مفتخوارگي تيشه به ريشه مان زده ناجور ! حتا اگر تصميم بگيريم كه واقعن كاري كنيم شروع ميكنيم به بيل زدن فكر ميكنيم ميشود ساعتها بيل زد و حتمن حاصلي خواهد داشت!! زيرا در كتاب علوم خواندهايم كه طبق قانون بقاي انرژي مقدار ماده و انرژي در جهان ثابت است!
مارگوت بيگل گفته بود سكوت سرشار از ناگفته هاست ولي من باورم نشده بود چون به سكوت كلن عادت نداشته وندارم چه رسد به سكوت مصلحتي! كه ناگفته هايش در دلت وول ميزنند دائم و در خواب و بيداري ول كن نيستند
اما حالا همين قدر بگم كه مير حسين جان! عزيزم! ستادت را درياب تروخدا اشكمونو در نيار
پوففففف... آخيييشش
۱ نظر:
نفت نقشش اونقدرم نیست ژن هم مقصره!
ارسال یک نظر